پیام رسانی
روز یازدهم محرم هنگام عبور اسیران از کنار جسدهای شهدا، زیب کبری در کنار برادر، خطاب به رسول خدا فریاد برآورد:
این حسین توست که با اعضای پاره پاره در خون خویش آغشته است، این حسین توست که سرش را از قفا بریده و عمامه و ردایش را ربوده اند، اینها دختران تواند که آنان را اسیر کرده اند. این سخنان باعث گریه دوست و دشمن شد.
پس از ترک کربلا، نخستین فرصتی که اهل بیت به دست آوردند هنگام ورود به کوفه بود. وی به سرزنش اهل کوفه پرداخت و آنها را اهل فریب خطاب کرده به زنانی تشبیه کرد که رشته ای رسته و بعد آن را می گشایند« کنایه از این که آنان با حسین بیعت کرده، سپس نقض پیمان کردند» او در خطاب به کوفیان می گوید:
بسیار گریه کنید و کم بخندید، زیرا هتک حرمت از فرزند پیامبر و سید جوانان اهل بهشت ننگی ابدی را برای خود خریدید… ای اهل کوفه! آیا می دانید چه جگری از رسول خداشکافید و چه خونی را از وی ریختید و چه حرمتی از او شکستید!…
سخنان ام کلثوم نیز در کوفه بسیار مهم است. وی در ابتدای ورود به شهر هنگامی که نگاه آزاردهنده عده ای از کوفیان را به حرم رسول خدا دید، گفت:
ای مردم کوفه از رسول خدا شرم نمی کنید که به خانواده پیامبر می نگرید؟!
زنی از میان جمعیت پرسید شما اسیران از کدام گروهید؟ گفتند ما اسیران آل محمد هستیم.
وی نان و خرمای کوفیان را از دست بچه ها می گرفت و پرتاب می کرد و می فرمود: صدقه بر ما خاندان حرام است.
ابن زید پس از محبوس کردن اهلبیت ، در نامه ای به یزید ضمن گزارش ماجرای کربلا، از وی در مورد سرهای مطهر شهدا و اسیران ، کسب تکلیف کرد و به دستور یزید آنها را روانه شام کرد.
اسیران اهل بیت را وارد دمشق کردند و در محل مخصوص اسکان اسیران جای دادند، یزید، مجلسی ترتیب داده بزرگان شام را دعوت کرد و خودبا نخوت تمام بر تخت نشست و در حالی که سر مقدس امام حسین در مقابلش بود، اسرا را به حضور طلبید.
در مجلس یزید نخستین کلام بانوان از آنِ فاطمه دخترامام حسین بود.او بدون واهمه یزید را بدین گونه مورد خطاب قرار داد : ای یزید! آیا دختران رسول خدا اسیرند.
با این جمله، بسیاری از اهل مجلس را متوجه کرد که این اسیران از چه خاندانی اند.
آن گاه رو به یزید کرد و فرمود: آیا گمان کردی که با اسارت ما از ارزش و اعتبار ما کاستی و کرامت خود را افزوده در نزد خدا مقرب شده ای؟! چنین نیست، ای یزید! لحظه ای به خود باش، مگر فراموش کرده ای قول خداوند متعال را که می فرماید: و البته آنان که به راه کفر رفتند، مپندارند که مهلتی که ما به آنها می دهیم به حال آنها بهتر خواهد بود، بلکه مهلت می دهیم تا بر سرکشی و طغیان خود بیفزایند و آنان را عذابی رسد که با آن سخت خوار و ذیل شوند».حضرت با این آیه به او فهماند که باید منتظر عذاب الهی باشد.
بعد از این مجالس و سخنان بانوان اهل بیت و روشنگری های امام سجاد مردم شام متوجه امور شدند. اما می بایست این کار در شام تکمیل شود: لذا از یزید خواسند خانه ای برای اقامه عزای حسین در اختیار آنها قرار دهد.